پس از اينكه سعيد مرتضوي در تاريخ 27 اسفند سال گذشته به عنوان رئيس صندوق تأمين اجتماعي معرفي شد، نمايندگان مجلس استيضاح وزير تعاون، رفاه و امور اجتماعي را در دستور كار خود قرار دادند.
نمايندگان مجلس معتقد بودند كه سعيد مرتضوي نبايد به دليل داشتن پرونده جاري قضايي در حادثه كهريزك به چنين سمتي منصوب شود، چرا كه انتصاب مرتضوي در روزهاي پاياني سال صورت گرفته بود و ماجراي استعفاء را به سال بعد يعني در فروردين و ارديبهشت سال جاري كشاند.
واعتصموا بحبل ا000 جمیعا و لا تفرقوا :به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید (قرآن مجید)
درود بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و درود بر شهیدان بخون غلطان راه حق و آزادی و سلام بر رزمندگان جبهههای اسلام علیه کفر ،هم اکنون که روانه جبهه حق علیه باطل میشوم لازم دانستم چند وصیتی برای شما همشهریان و دوستان خود عرض کنم اولین وصیتی که دارم این است که شما برادران و خواهران عزیز ایرانی بخصوص مردم شهید پرور فردوس میخواهم که امام را تنها نگذارید و اسلام را همراهی کنید و جلو منافقین و ستون پنجم دشمن را که در هر لباس ظاهر میشوند با آنها به مقابله بپردازید و نگذارید که بیشتر دست و پا باز کنند.
وصیت دوم من این است که از پدر و مادر و برادران و خواهرانم میخواهم که در این راهی که من حرکت کردم حرکت کنند و در تشیع جنازهی من گریه نکنند زیرا ممکن است که ضد انقلاب خوشحال شود ، در این گریهها تا حد ممکن صبر از خود نشان دهید و صبر انقلابی داشته باشید . از پدر و مادرم تشکر میکنم که همچنین فرزندی را تربیت کردند و هدیه ناقابلی که در دستشان بود در راه اسلام اهدا کردند و اگر از طرف من که کوچکترین فرزند خانوادهام بدی یا بداخلاقی به شما پدر و مادر و برادران و خواهرانم شده، باید به بزرگی خودتان ببخشید.
وصیت سوم من این است که تا حد ممکن صورت مرا به دانش آموزان کلاسمان که چند سال است با هم هستیم نشان دهید. و دیگر از بسیج یا سپاه میخواهم که بابت خون من هچگونه کمکی به پدر و مادرم نشود زیرا من نه بخاطر پول یا خون فروختن، یا نه بخاطر گرفتن یک وجب یا چند کیلومتر از خاک کشورم بلکه فقط راهم الله و بخاطر خدا و قرآن و اسلام میروم و همانطور که امام عزیزمان خمینی عزیز فرمودند که ما باید این انقلاب و این جمهوری اسلامی را به تمام جهان صادر کنیم و این کار به دست شما جوانان است که با دادن خون خود بتوانید این جمهوری اسلامی را به تمام جهان صادر کنید و بتوان فلسطین اشغالی را از دست اسرائیل غاصب آزاد کرده و نماز جماعت را در بیت المقدس به امامت امام خمینی بر پاکنیم. به امید پیروزی خون بر شمشیر و به این امید که پرچم لا اله الا الله و محمد رسول الله بر تمام جهان به اهتزاز در آید. بیش از این وقت شما برادران و خواهران محترم را نمیگیرم و فقط کلمهای را که میگویم این است که از جنگ و جبهه فراموش نکنید و از مردم میخواهم که در تشیع جنازه من به جای شعار دادن سورههای از قرآن را با ترجمه بخوانند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
حسن ایادی
بسم ا000 الرحمن الرحیم و به نستعین
ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل ا000 امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون انانکه در راه خدا کشته میشوند گمان مکنید که مردهاند بلکه زندهاند و نزد خداوند روزی میخورند.
به برادرم گفتم اگر برگشتم با پیروزی خواهم آمد و اگر برنگشتم برادرانم پیروزمندانه میآیند کسی که برای آزادی میجنگد همیشه آزاد است. مادر، دلم میخواهد روز شهادتم همچون (مانند)روز دامادیم جشن بگیرید و هیچ ناراحتی نداشته باشی و این بزرگترین افتخار است که در دنیا نصیب من میشود و روی قبر من ناکام ننویسید زیرا به کام خود رسیدهام.
اگر یک روز شنیدید که من شهید شدهام دلم میخواهد صبر انقلابی داشته باشید و هیچ ناراحت نباشید، آرزو داشتم که یک روز فرزندی داشته باشم و سالها در کنار یکدیگر زندگی کنیم ولی چون جهاد در برابر دشمنان خدا وظیفه هر مسلمان است من بر خود واجب دانستم که در این جهاد شرکت کنم حالا که ماه مبارک رمضان است دلم میخواهد ماه آخر عمر من باشد و خداوند شهادت را هر چه زوتر نصیب من گرداند. چون میدانم در این ماه خیلی از گناهان ما انسانها بخشیده میشود، مادرم من خوابش را دیدهام که شهید شدهام ولی نمیدانم که آخر آن چه میشود و همچنین در خواب دیدم که چند نفر دیگر نیز به همراه من شهید شدهاند و وقتیکه وصیت¬نامه آنها را میخوانند من در همان عالم خواب دیدم که من وصیت نامه ندارم و خیلی ناراحت و غمگین شدم از اینکه چرا برای شما وصیت نامه ننوشتم از صبح همان روز با خودم گفتم که باید وصیت نامهای بنویسم تا شما عزیزان ناراحت نباشید چون راهی که من انتخاب کردم آگاهانه بوده است و اگر خداوند بلند مرتبه این سعادت را نصیب من کرد دلم میخواهد که هیچ چیزی از دیگران طلب نکنی و دست نیاز پیش کسی دراز نکنید زیرا من اینجا به خاطر پول نیامدهام بلکه من برای خدا اینجا آمدهام و هر چه بیشتر امام را دعا کنید و بیشتر از این وقت شریف شما را نمیگیرم و شما را به خدای بی همتا میسپارم. خدانگهدار شما
محمد علی آشوری
2/4/1361
انا نحن نحیی الموتی و نکتب ما قدموا و اثارهم و کل شیء احصیناه فی امام مبین
براستی که ما آری ما مردگان را زنده میکنیم و اعمالشان با یادگارهای نیک و بد که از خود به جای گذاشته اندهمه را مینویسیم و ثبت و ضبط میکنیم.
با سلام و درود فراوان خدمت امام زمان (عج) و نائب برحقش امام خمینی و نیز امت شهید پرور ایران و به امید برافراشته شدن پرچم اسلام برتمامی جهان انشاءا000 . اکنون که به معشوقم میپیوندم و با دلی پر از درد بسوی او پر میکشم ای برادران من از بعضی شما ها شکایت خواهم کرد. برادران من امروز روز جنگ است روز جهاد است و بر هر مسلمان واجب است تا پیکار و جهاد کند ولی متاسفانه عدهای از مردم از اسلام فراموش کردهاند به قیامت نمیاندیشند و فقط به فکر امکانات دنیوی هستند با گرانفروشی و با جمع کردن لوازم با توطئه و اختشاش ، با دست بردن در نقطه ضعفهای دولت و شبانه روز فریاد میکشند نفت ، نفت نیست گاز نیست بنزین نیست روغن و غیره نیست مگر نه ما در حال جنگیم . بله من از شما شکایت خواهم کرد که حال انباشته میکنید در صورتی که عدهای فقیر و گرسنه اند خوشگذرانی میکنید در صورتی که خدا را کاملا فراموش کرده اید جنگ و کمبود است در صورتی که هی فریاد میزنید میخواهم میخواهم آیا تا به حال فکر کردهاید که با این عمل، سنگر منافق را محکم میکنید. ای خالقم اکنون که این لباس مقدس را به تن میکنم و در راهت جهاد میکنم از تو میخواهم حال که موقع آن فرارسید مرا توفیق شهادت دهی طوری مرا بمیران که بدنم ریزریز شود سپس برای دشمنان، طنم را نیست گردان تا شاید این گول خوردگان و سازش کاران با دیدن دامادی جوانی 17 ساله به خود بیایند و بجویند
مادرم گریه مکن که فرزندت عاشق بود او عاشق بود و عاقبت به معشوقش رسید پس گریه مکن مادر حال که به آرزوی دیرینهام رسیدم پس از شما میخواهم که خود مرا به حجله ببرید و اگر نشد پدرم و یا حبیب ا000 و سپس شیرینی دهید و جشن بگیرید خوشحال باشید که فرزندتان فردای قیامت شماها را به زهرای پهلو شکسته معرفی خواهم کرد . در فردای قیامت هم به خداوند خواهم گفت که من هم یک پدر و مادر دل شکسته دارم پس شاد باش و شیرینی دامادی فرزندت را بده . پدر جان و برادران و خواهرانم حال که دستم از دنیا کوتاه شد دیگر نمیتوانم آن همه زحمات شماها را جبران کنم از خدا میخواهم که به شما توفیق عنایت فرماید و از شما میخواهم که تا آخر عمرتان در صراط المستقیم حرکت کنید.و گوش به فرمان امام این نعمت بی کران باشید و پشتیبان این روحانیون دلسوز باشید انشاءا000 که خدا اسم شماها را در دفتر حزبا000 ثبت کند و در آخر از شماها میخواهم که در جلوی جنازهام گوسفند خون کنید و گوشت آن را به مستضعفین بدهید.دیگر اینکه 350 تومان از آقای عربی معلم قرض دارم خواهش میکنم آن را بپردازید و از قول من تشکر کنید . از آقای غلامی پمپ بنزین 19 تومان با 6لیتر کوپن پس آن را با تشکر پرداخت کنید .
باری عرض میکنم مادرم و ای خانواده عزیزم برای من هیچ ناراحت نشوید و گریه نکنید چون خودتان میدانید که همیشه از خدا طلب شهادت میکردم و حال پسرتان به آرزویش رسیده است . برایش گریه نکنید و اگر گریه کنید روح مرا ناراحت خواهید کرد . اگر میخواهید گریه کنید برای اسلام گریه کنید برای حسین گریه کنید که روز عاشورا تنش پاره پاره شد و هر چه فریاد زد کسی یه فریادش نرسید پس از تمامی برادران میخواهم که به هل من ناصر اسلام لبیک گویند و آن را از گزند اجانب نجات دهند . توفیق و صبر و برباری همگان را از خدای عظیم خواهانم . اگر اسلام با ریخته شدن خون من آبیاری خواهد شد . پس فرودآئید ای گلولهها و قلبم را بشکافید و خونم را چون سیل خروشان جاری کنید ولی فقط در راه او و برای او «« ا000»»
خدمتگذارتان حاج غلامحسین ادهمی:
9/8/1360
پیش از این بحث دماغ این همه مرسوم نبود بینی هیچکس اندازه خرطوم نبود هیچکس با تو و با بینی تو کار نداشت هیچ چشمی به سر بینی تو زوم نبود بس که مردم دلشان بود بزرگ از این روی وسط چهره دماغ آن همه معلوم نبود بود معلوم ولی منظره خوبی داشت دیدن منظره خوب که مذموم نبود بحث درباره اعضای دگر رایج بود صحبت از بینی پرمساله مرسوم نبود باد اصلاح که آمد، به دماغ آفت خورد پیش از اصلاح، چنین زخمی و مصدوم نبود حیف شد! بینی بیچاره پس از اصلاحات دیگر اندازه آن بینی مرحوم نبود